NTENT="IR" />
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کلارآباد دات کام
قالب وبلاگ

نوه بنیانگذار جمهوری اسلامی تاکید کرد که انسان بدون ولایت به هیچ جا نمی‌رسد و با مشکل روبه‌رو می شود.
به گزارش ایسنا، حجت‌الاسلام و المسلمین سیدعلی خمینی در هفتمین جشنواره یار و یادگار که در شهر خمین برگزار شد، اظهار داشت: بعضا گفته‌اند و من نیز اندیشیده‌ام که حقایق عالم را به سه دسته قسم کرده‌اند؛ دسته اول به تبیین عقلانی می آیند؛ مثل گذاره‌های علوم خصوصا علوم طبیعی و عمدتا منظور SCIENCE همین است. دسته دوم به تبیین عقلانی نمی‌آیند، اما به تبیین احساس می‌آیند؛ جملاتی نظیر «من دوست دارم»، «من خوشم می‌آید» و ... یا تبیین عقلانی ندارند یا هنوز بشر نتوانسته آنها را تبیین عقلانی کند.
وی افزود: دسته سوم حقایق نه به تبیین احساسی می‌آیند و نه به تبیین عقلانی می‌آیند و اساسا ورای فهم انسانی هستند. من زمانی در مورد اینگونه گزاره‌ها سروده بودم که «ای زبان در رسای تو الکن/ ای چراغ خرد ز تو روشن* روشن از توست چون کندروشن/ کنه ذات تو را فدای تو من.
نوه امام خمینی گفت: اساسا یک سری حقایق به تبیین در نمی‌آیند، اما آیا آن حقایق بی معنی هستند یا اینکه معنا دارند، اما به زبان عقلانی نمی‌توان بیان کرد؟ به نظر می‌رسد بشر برای دو قسم اول حقایق توانسته زبان مناسب را پیدا کند که گروه اول زبان علمی و گروه دوم زبان هنری را جعل کرده اند. در واقع بسیاری از معانی به بیان عقلی نمی آیند اما وقتی در شعر بیان می‌شوند مبنای تازه ای گرفته و منتقل می‌شوند.
وی تصریح کرد: شما وقتی ابیات یک شعر را در قالب نثر به زبان آوردید شعر لطف خود را از دست می‌دهد و معنای مورد نظر شاعر را بیان نمی‌کند یا در حیطه موسیقیایی هم معروف است که هر شعر موسیقی خود را دارد و به عنوان مثال موسیقی بزمی و مجلسی با هم متفاوت است. بشر در طول تاریخ توانسته زبان خود را بیابد، لذا در حیطه عرفان وقتی احساسی بیان می‌شود از دل آن شعر بیرون می‌آید. پس اینگونه نیست که مولوی برخی مفاهیم را نمی‌توانست به زبان نثر بگوید و مجبور شد به زبان شعر بیان کند؛ بلکه برخی مفاهیم لاجرم باید در قالب شعر بیان شود. نقاشی هم قالب دیگر زبان است؛ کسی که نقاش است و زبان آن را می‌شناسد چیزهایی را می شناسد که شاید به زبان نیاید و لذا سبک های جدید نقاشی نشان همین نیاز است که انسان به این نتیجه رسید که با کشیدن درخت و دریا که در عرصه واقعیت وجود دارند و قابل دیدن هستند، نمی‌تواند به مقصد خود برسد.
سیدعلی خمینی با بیان این‌که انسان در نهایت تلاش خود توانست «دوستت دارم را به زبان هنر بیان کند»، به حیطه سوم حقایق اشاره کرد و به این مسئله پرداخت که برای بیان حقایق آن چه کاری باید انجام داد و گفت: این حیطه فرا عقلی است و زبان انسانی اساسا نمی‌تواند در مورد آن سخن بگوید و عقل او نمی تواند در مورد او بیندیشد. علیرغم آنکه به عرفان نسبت شهود می‌دهند اما عقل انسان باز هم نمی‌تواند برخی از حقایق را شهود کند وهم عقل و هم عشق در آن حیران هستند.
وی یادآور شد: به عنوان مثال نحوه خلقت و ارتباط قدیم و حادث و علت و معلول حقایق طوری بود که به فهم بشری نمی‌آمده است. لذا تورات در قالب غصه حقایق را می‌گوید و قرآن هم به زبان نمادین؛ ولو اینکه ما معتقدیم زبان قرآن، «شناختی» است؛ اما واقعیت این است که گاهی چاره‌ای جز نمادگرایی نیست و داستان خلقت یکی از آنها است. قرآن حتی در زبان فصیح عربی هم ناچار از نمادگرایی می‌شود. پس در پاسخ به گروهی که فکر می‌کند گروه سوم حقایق را شهود کرده اند، باید گفت سخن گفتن از حقایق گروه سوم فقط به زبان تمثیل و نماد ممکن می‌شود.
وی افزود: بدون شک هنر و شعر بهتر از زبان عقلی می‌تواند پرده از برخی از اسرار بردارد، لذا ما باید سرمایه‌گذاری‌مان را به جای آنکه روی هنرمند مقلد بگذاریم به هنرمند مولف بپردازیم. هنرمند مقلد مفاهیم را از چند نفر می‌گیرد و آنها را تبدیل به هنر می‌کند که این فایده‌ای ندارد و نمونه اش برخی کارهایی است که وقتی جنبه سفارشی می گیرد از حیّز کار هنری پایین می‌آید.
نوه امام خمینی تأکید کرد: ما باید روی هنرمند مولف سرمایه گذاری کنیم؛ هنرمندی که مولف است خودش را دنیا را می‌بینید و حقایق آن را به قالب هنر در می‌آورد. اولین راه تربیت این هنرمند این است که به او مجال دهیم تا اگر به حقیقتی رسید با او مخالفت نمی‌کنیم. زیرا گاهی اوقات ما در نگاه سنتی خود آنها را نمی‌پذیریم و ذوق آنها را کور می کنیم. ما باید ارزش کار هنری را بدانیم زیرا به بیان هنری محتاج هستیم و برای درک روح به این معنای نیازمندیم و اگر بگوییم هنر فقط برای نمایشگاه، ‌جشنواره و مسابقه خوب است افسار آن در دست ما خواهد بود؛ در حالی که اگر اختیار هنر را دست خودش ببینیم به دنبال آن می‌رویم که دست هنرمند مولف را ببوسیم و او را روی تاج سر بنشانیم و دنبال او برویم.
به گزارش ایسنا، نوه امام خمینی، در ادامه سفر خود به شهر خمین، پس از نماز مغرب و عشاء در مصلای این شهر با مردم خمین دیدار کرد.
وی در سخنان خود، با بیان این که سخن گفتن از امیرالمؤمنین کاری دشوار است، اظهار داشت: نمی‌توان حق امیرالمومنین را بیان کرد و اگر کل جهان جمع شوند نمی تواند اوصاف او را بربشمارند. زیرا از دل هر وصل ایشان هزار وصل در می‌آید که البته در مورد پیامبر(ص) هم اینگونه است .
وی با اشاره به این‌که حتی در قرآن کریم هم آیاتی مربوط به امیر‌المومنین(ع) وجود دارد افزود: خلوص ویژگی مهم حضرت علی(ع) است که نمونه بارز آن در داستان نبرد با امربن عبدود مشاهده می‌شود. انسان باید برای خدا قدم بردارد و علی(ع) مظهر این ویژگی بود، اخلاص ایشان بعد از پیامبر(ص) بی نظیر بود. وقتی به عدالت می‌نگریم به عنوان مهمترین پدیده بشری‌، ‌الهی و معرفتی اعدل عدول امیر‌المومنین است تا جایی که وقتی برادر او درخواست اضافه ای می‌کند، بازخواستش می‌کند و خودش هم برای خودش آجری روی آجر نگذاشت. علی(ع) وقتی در حکومت ظاهری قرار داشت در مسیر ظلم گام برنداشت؛ در سیاست مدون مسیر عادلانه علی(ع) است که باعث شد آن نامه را به مالک اشتر بنویسد و بدون شک هر حکومتی، مسلمان یا غیرمسلمان، دینی یا غیردینی، اگر بخواهد موفق باشد آن فرامین را باید رعایت کند.
سید علی خمینی با بیان اینکه انسان بعد از 1400سال تعجب می‌کند که چنین فردی در دامن پیامبر رشد کرده است که او بهترین نمونه عملی پیامبر برای اسلام است، شعر یک شاعر عرب مسیحی در وصف علی‌(ع) را قرائت کرد و گفت: آن شاعر در شعر خود می ‌گوید که هر منصفی شیعه علی است و مگر می شود کسی زندگی و رفتار و حکومت علی را نگاه کند و شیفته او نشود؟!
وی تاکید کرد: رفتار علی(ع) انسانی است و لذا هر کسی که در تاریخ به دنبال «عدالت باشد» باید جلوی او دو زانو بنیشیند و عدالت بیاموزد و هر کس «شجاعت» می‌خواهد باید مقابل او دو زانو بنشیند و شجاعت یاد بگیرد؛ علی(ع) مظهر اسماء و صفات الهی است و تمام خصایص پیامبر به جز نبوت نیز در وجود قرار دارد.
وی با بیان این‌که در تاریخ کسی نیست که شخصیتی والاتر از علی(ع) داشته باشد یادآور شد: او آموزش گرفته از نزد پیامبر(ص) است و لذا شایسته‌تر از او بعد از پیغمبر نداشتیم. در نظام شایسته نبوت او باید جانشین پیامبر می‌شد و از همین رو، پیامبر در حضور صد هزار نفر دست او را گرفت و به عنوان جانشین معرفی کرد که همه با ایشان بیعت کردند.
سیدعلی خمینی با بیان اینکه امیرالمومنین دو جنبه شخصیتی و حکومتی دارد، به این نکته تأکید کرد که اسلام برنامه اجتماعی هم دارد و آمده است تا هم دنیا را درست کند هم آخرت را.
وی در همین زمینه افزود: قبل از آنکه امام خمینی انقلاب خود را آغاز کند نگاهی که برخی متدین به اسلام داشتند این بود که اسلام خوب است اما فقط به درد آخرت می‌خورد و بیشترین کار اسلام ساخت یک مسجد خوب است اما امام با این نگاه به مخالفت پرداختند و همین امام که از خمین برخواست و در فرهنگ آن تربیت شد گفت اسلام مسائل دنیا و آخرت را حل می‌کند.
سید علی خمینی در پایان سخنان خود با بیان اینکه ولایت یک بحث دینی است تاکید کرد: انسان بدون ولایت به هیچ جا نمی‌رسد و با مشکل روبه‌رو می شود؛ امام هم گفت به ریسمان ولایت چنگ بزنید که خیر و دنیا آخرت در پی دارد.
نوه امام خمینی همچنین در این سفر، ضمن بازدید از دانشگاه آزاد خمین، در پیش همایش گرامیداشت شهید مصطفی خمینی پدر گرامی امام راحل(س) شرکت کرد و با برگزارکنندگان این همایش دیدار کرد. 


[ جمعه 92/8/3 ] [ 8:20 عصر ] [ م.ص ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
لینک های مفید
لینک دوستان
لینک های مفید
امکانات وب
عمارنامه : نجوای دیجیتال بصیرت با دیدگان شما 		AmmarName.ir

بازدید امروز: 4074
بازدید دیروز: 45846
کل بازدیدها: 5156211